••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

داستان حضرت عمران در قرآن

*هنگامي که همسر عمران گفت: پروردگارا! براي تو نذر کردم که آنچه را در شکم خود دارم آزاد باشد، بنابراين از من بپذير؛ يقيناً تو شنوا و دانايي.

*زماني که او را زاييد، گفت: پروردگارا! من او را دختر زاييدم. و خدا به آنچه او زاييد داناتر بود؛ و آن پسر مانند اين دختر نيست؛ البته من نامش را «مريم» نهادم، و او و فرزندانش را از خطرات مهلک و وسوسه هاي بنيان برانداز شيطان رانده شده به پناه تو مي آورم.
*پس پرودگارش او را به صورت نيکويي پذيرفت، و به طرز نيکويي نشو و نما داد، و زکريا را کفيلِ  او قرار داد. هر زمان که زکريا در محراب بر او وارد مي شد، رزق ويژه اي نزدش مي يافت.گفت: اي مريم! اين رزق ويژه براي تو از کجاست؟! گفت: از سوي خداست، يقيناً خدا هر کس را بخواهد، رزق بي حساب مي دهد.


نظرات شما عزیزان:

انورشاه امانی
ساعت13:46---21 شهريور 1397
سلام
مرسی که به وبلاگ من کامنت داده بودین
منم وبلاگ شمار چک کردم
خیلی وبلاک آموزنده ای دارید
موفق باشید


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

+ نوشته شده در دو شنبه 19 شهريور 1397برچسب:قرآن,عمران,همسرعمران,پدر حضرت مریم,مادر حضرت مریم,حضرت زکریا, ساعت 11:49 توسط آزاده یاسینی